قرآن بهار دلها

قرآن نکته و آموزه ها

قرآن بهار دلها

قرآن نکته و آموزه ها

در احادیث وارده شده که قرآن ظاهری دارد و باطنی

برادرم! خلوت شب را بخصوص در وقت سحر از دست مده. «و من اللیل فتهجد به نافله لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا». قرآن عهد الله است عهد خدا را فراموش نکنید. (هزار و یک کلمه/ج۲/ص۱۴۶)
 
 در احادیث وارده شده که قرآن ظاهری دارد و باطنی و حدی و مطلعی و نیز وارد شده از حضرت صادق هیچ امری نیست که دو نفر در آن اختلف کنند الا اینکه اصل آن در کتاب الهی هست ولی عول مردم به آن نمی رسد و نیز وارد شده که حضرت باقر فرموده هر وقت من برای شما حدیثی گفتم از من بپرسید این در کجای قرآن است و در آیه شریفه است که فیه تبیان کل شی. (هزار و یک کلمه/ج۲/ص۲۵۱)

چون قرآن به میان آمد از هر علم دری به روی جهانیان بگشود و در هر قسم برتر از اندیشه یونانیان و بالاتر از افکار ایشان گفتاری تازه آورد که به خوبی در دلها جا کرد و دانشمندان سر تسلیم به پیش او نهادند و اهتمام تمام در فراگرفتم قرآن و دانستن الفاظ و معانی آن داشتند تا کم کم علم قرائت پیش آمد و برای حفظ ترکیب جمله ها و خطای در اعراب و بناء و صحت و اعتلال، کتبی در نحو و صرف نوشتند. و برای دانستن معانی قرآن احتیاج به لغت و تاریخ و جغرافیا و کلام و حکمت و فقه و مانند آنها پیدا شد. و برای معرفت قبل بلاد و تمییز اوقات بحث از هیئت و نجوم و شعب ریاضی پدید آمد. و ... چندی نگذشت آن کتاب آسمانی همه را رسیده و آن علوم مورد نیاز همگی شد و زبان عربی زبان علمی جهان گردید، و زبان هزار اندی یونانی در بستر خاموشی بخفت. (هزار و یک کلمه/ج۳/ص۶۳)

در لیلی قدر قرآن به دل کن، نه فقط قرآن به سر، که اولی جوهر ذات تو گردد و دومی خارج از گوهر تو است. (هزارویک نکته/ص ۲۵۸)

غالب آیات قرآنی به ندای «یا ایها الناس» مکی است و به خطاب «یا ایها الذین آمنوا» مدنی است. فتبصر. (هزار و یک کلمه/ج۱/ص۸۳)

دیده روح و حروف قرآن را                     چشم جسم این و چشم جان آن را.   چشم جسم فاعل دیده است، و چشم جان عطف بر چشم جسم است. و روح و حروف قرآن هر دو مفعول به اند، و این اسم اشاره قریب است که به حروف قرآن اشاره می شود. یعنی چشم جسم حروف قرآن را دیده است، و چشم جان روح قرآن را. (هزار و یک کلمه/ج۳/ص۲۹۶)

سید بن طاووس در «فلاح المسائل» می گوید: امام صادق در نماز بود که از هوش رفت. چون به هوش آمد پرسیدندن که سبب آن حال چه بود؟ سخنی به این مضمون فرمود: آیات قرآن را تکرار می کردم تا به حالی رسیدم که گویی آنها را از زبان آن کسی که آیات را به کشف و عیان نازل فرموده است، شنیدم. پس قوه بشری، تحمل مکاشفه جلالت و شکوه الهی را نیاورد. (لقاءالله/ص۱۸۱)

تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک          برگ توت است که گشته است به تدریج اطلس

اول و آخر قرآن ز چه با آمد و سین                  یعنی اندر ره دین رهبر تو قرآن بس

الهی! قرآن و انسان و عرفان  و برهان یکی اند و از هم جدایی ندارند، حسن را تأحُّد جمعی ده!

الهی! سین را در دل حسن نهاده ای، یس را هم در دل حسن نه! (الهی نامه/ص۷۰)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد