قرآن بهار دلها

قرآن نکته و آموزه ها

قرآن بهار دلها

قرآن نکته و آموزه ها

چرا قرآن دستور به تفکر داده،

در حالى که عباداتى را هم که نمى‏دانیم چرا واجب است، عمل مى‏کنیم؟
اساس تمام پیشرفت‏هاى مادى و معنوى بشر در طول تاریخ، اندیشه و تفکر، همراه با سعى و تلاش بوده است. همه پیشرفت‏هاى مادى و معنوى جوامع و افراد، بر اثر بهره‏ورى از توان عقل، تفکر و قدرت عمل بوده است. پیامبران، امامان علیهم‏السلام و بندگان صالح الهى، اهل فکر و تعقل بوده اند.
قرآن، این کتاب الهى و آسمانى، در عین حالى که براى اندیشه و تفکر ارزش والا و حیاتى قائل است، به دانش، یادگیرى، «تفقه» و علم سفارش نموده است.
در قرآن 17 بار به طور صریح دعوت به تفکرشده و 50 بار کلمه «عقل» و مشتقات آن به کار رفته است و در چهار آیه نیز دعوت به تدبر شده است.1
کلمه «علم» و مشتقات آن که نشانه بارورى اندیشه است، در قرآن بیش از هزار بار تکرار شده و بیش از 10 آیه با کلمه «انظروا؛ دقت کنید» شروع شده است و همین طور از کلمه فقه، تفقه و امثال آن به کار رفته است.2
پس قرآن، علاوه بر تفکر، به آگاهى در مسائل دینى و عبادى دعوت مى‏کند و به این جهت، انسان، وظیفه دارد که درباره عبادات واجب تحقیق کند؛ راز و رمز و حکمت آن را دریابد و معنى و تفسیر و عمق آن را بفهمد.
از این گذشته، مهم‏ترین ویژگى عبادت این است که عبادت آگاهانه باشد؛ آگاه به معبود، آگاه به عبادت و معناى آن و آگاه به مسئولیت خویش و زمان وگرنه، انجام عبادت کورکورانه (هر چند واجب) ثمربخش نخواهد بود.
على علیه‏السلام مى‏فرماید: «عبادت کننده نادان، همچون خر آسیاب است که به گرد خود مى‏گردد و گامى به پیش نمى‏رود و دو رکعت [نماز] از شخص عالم و آگاه، برتر از هفتاد رکعت نماز نادان است؛ زیرا عالم، وقتى گرفتار فتنه شود، با علم خود از آن بیرون مى‏آید؛ ولى جاهل وقتى دچار فتنه گردد، غرق شود و عمل اندک با علم زیاد، بهتر از عمل بسیار با علم اندک همراه با شک و تردید مى‏باشد».3
گاهى على علیه‏السلام مى‏فرمود: «من عَبَد الله بغیر علم کفر من حیث لا یعلم؛ هر کس بدون آگاهى و معرفت، خدا را عبادت کند، از جایى که خود نمى‏داند، سر از کفر در مى‏آورد».4
مصداق بارز این حدیث در تاریخ اسلام، خوارج هستند که با آن همه عبادت، بر علیه امام زمان خویش قیام کردند. اگر هم جاهلى‏به چنان خطرى دچار نشود، لااقل بهره کافى از عبادت نمى‏برد، چنان که على علیه‏السلام مى‏فرماید: «لاخیر فى عباده لیس فیها تفقه؛ عبادتى که آگاهانه نباشد، خیرى در آن نیست».5
در نتیجه، قرآن و روایات، انسان را دعوت به تفکر و دانش مى‏کند؛ تا عبادت و بندگى انسان، اطاعت و انتخاب انسان و به طور کلى، رفتار و کردارش، آگاهانه باشد؛ ولى از آن جا که ما بر مصالح خویش آگاهى نداریم، خداوند برخى عبادات را به نفع ما بر ما واجب نموده، ولى این موضوع به این معنى نیست که کورکورانه آن را انجام دهیم؛ بلکه منابع دینى به شدت تأکید نموده که عبادت آگاهانه باشد؛ اما درباره عباداتى که حکمتش را نمى‏دانیم، از روى علم و آگاهى و یقین مى‏دانیم که عباداتى را خداوند حکیم علیم براى ما تشریع کرده است، به خاطر خیر و مصلحت ماست.

براى مطالعه بیشتر به کتاب‏هاى زیر مراجعه کنید:
1. گفتارهاى معنوى، استاد شهید مرتضى مطهرى.
2. نماز، محسن قرائتى.
3. همراه با نماز، محسن قرائتى.

پى‏نوشت:

1. نحل(16)، آیه 44 و 69؛ آل عمران(3)، آیه 191.
2. محمد فؤاد عبدالباقى، «المعجم المفهرس».
3. شیخ عباس قمى، سفینه البحار، مکتبه السنائى، ج 2، ص 114.
4. صادق احسان بخش، آثار الصادقین، ج 12، ص 298.
5. محمدى رى شهرى، منتخب میزان الحکمه، دارالحدیث، ص 325، روایت 3938
 
 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد